یادداشت سردبیر: جهانی خشمگین و آغشته به خون

سیما غفارزاده – ونکوور

در دو هفتهٔ گذشته، متأسفانه آنچه بیش از هر چیزی در جهان جلب توجه می‌کند، جنگ و خشونت و کشتار است… از تشدید تنش میان اسرائیل و فلسطینی‌ها گرفته تا انفجار خودرو بمب‌گذاری‌شده در نزدیکی مدرسهٔ دخترانهٔ «سیدالشهدا» در غرب شهر کابل، تا قتل مرد جوان همجنس‌گرا در اهواز توسط نزدیکانش، تا پسربچهٔ پنج‌‌ساله‌ای که سه‌شنبهٔ این هفته زیر رگبار گلولهٔ مأموران انتظامی ایرانشهر – به گمان اینکه ماشین خانواده حامل مواد مخدر است – جان داد، تا صدها یا هزاران قتلی که در سرتاسر دنیا همیشه اتفاق می‌افتد و ما خبرش را می‌شنویم یا نمی‌شویم… 

تشدید مبادلات مرگبار آتش میان اسرائیل و مبارزان فلسطینی به حدی رسیده است که سازمان ملل متحد نسبت به خطر بروز «جنگی تمام‌عیار» هشدار داده است. از دوشنبهٔ این هفته دستِ‌کم ۶۵ فلسطینی، ازجمله ۱۶ کودک و شش اسرائیلی کشته شده‌اند. در حین نگارش این یادداشت، این ناآرامی‌ها در بیت‌المقدس شرقی و کرانهٔ باختری همچنان ادامه دارد و گفته می‌شود اوضاع به جنگ داخلی شباهت دارد.

شنبهٔ گذشته، ۸ مهٔ ۲۰۲۱، ابتدا خودرویی بمب‌گذاری‌شده در نزدیکی مدرسهٔ دخترانهٔ «سیدالشهدا» منفجر شد و دقایقی بعد از آن، دو مینِ کارگذاری‌شده نیز منفجر شد. تا زمان نگارش این یادداشت، ۸۵ کشته و ۱۴۷ زخمی در این حمله تأیید شده است که بیشتر آنان دختران دانش‌آموز بوده‌اند. آمار نهایی هنوز مشخص نیست و مسئولان افغانستان می‌گویند تعدادی از خانواده‌ها قربانیانشان را بدون ثبت دفن کرده‌اند. طبق آخرین خبر بی‌بی‌سی، بر اساس گزارش‌های امنیتی ۱۱۳ نفر در این حمله کشته شده‌اند. طبق گزارش «کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان»، تنها طی ماه رمضان ۱۳۰ رویداد امنیتی ثبت شده که در مجموع به کشته‌شدن ۱۶۰ غیرِنظامی و زخمی‌شدن ۳۵۱ نفر دیگر منجر شده است. قربانیان مدرسهٔ «سیدالشهدا» شامل این فهرست نیست. در ارتباط با این فاجعهٔ غم‌انگیز، مجیب مهرداد، مدیر مسئول روزنامهٔ ۸صبح، یادداشتی اختصاصی برای رسانهٔ همیاری از افغانستان ارسال کرده است که می‌توانید آن را در اینجا مطالعه نمایید.

سه‌شنبهٔ هفتهٔ گذشته، ۴ مهٔ ۲۰۲۱، جوان همجنس‌گرای ۲۰ ساله‌ای به‌نام علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر ناتنی و یک یا به‌ روایتی دو تن دیگر از بستگانش به منطقهٔ برومی در اهواز برده شده و با چاقو گلویش را می‌برند… متهمان به قتل، روز بعد با مادر علیرضا تماس می‌گیرند، محل جسد را به او اطلاع داده‌ و می‌گویند که می‌تواند جسد پسرش را زیر نخل پیدا کند… این مادر که از خبر قتل تنها فرزندش دچار شوک شده، در بیمارستان بستری است. فایل‌های صوتی منتشره از علیرضا نشان از آن دارد که جانش از سوی خانوا‌ده تهدید می‌شده است و برای همین، او می‌خواسته برای زندگی به ترکیه و سپس به کشوری اروپایی برود. او به‌دلیل فشارهای خانواده مدت‌ها بود که در شهرهای دیگری زندگی می‌کرده و تنها برای گرفتن کارت معافیت سربازی‌اش به اهواز رفته بود که به قیمت جانش تمام شد. طبق گفتهٔ عقیل عبیات، شریک زندگی علیرضا فاضلی منفرد که در ترکیه به‌سر می‌برد، علیرضا قصد داشته که پس از گرفتن کارت معافیت سربازی‌اش به ترکیه برود و با او زندگی کند. اما نهایتاً همان کارت معافیتی که قرار بود برگهٔ آزادی‌اش باشد از سرزمینی که جای او نبود، حکم مرگی شد که خانواده برایش صادر کرد. پاکت حاوی کارت معافیت سربازی‌ علیرضا ابتدا به‌دست خانواده‌اش می‌رسد و آن‌ها که به همجنس‌گرابودن او شک داشتند، با دیدنِ بند مربوط به نوع معافیت روی کارت، از همجنس‌گرابودنش مطمئن شده و اقدام به کشتنش می‌کنند. با وجود آنکه همجنس‌گرابودن در ایران تابو است و آشکارا اعلام‌کردنِ این موضوع بهای گزافی حتی به‌میزان جان این افراد دارد، نکتهٔ جالب توجه این است که مردان همجنس‌گرا می‌توانند به‌همین دلیل به‌طور موقت معافیت سربازی بگیرند. طبق بخش ۵ بند ۷ از آیین‌نامهٔ معاینه و معافیت مشمولان خدمت نظام وظیفه، به این‌گونه افراد به‌دلیلِ «کژخویی‌های که مغایر شئونات اجتماعی و نظامی (از جمله انحرافات جنسی و جنسیتی) باشد» شش ماه معافیت موقت داده می‌شود. تبصرهٔ این بند می‌گوید پس از شش ماه در صورت اثبات در مراکز درمانی، این معافیت می‌تواند به دائم تبدیل شود. 

سازمان شش‌‌‌رنگ که اخبار مربوط به همجنس‌گراها و تراجنسیتی‌های ایران را پوشش می‌دهد، در تحقیقی که اخیراً منتشر کرده، می‌گوید ۶۲ درصد جامعهٔ اقلیت‌های جنسی ایران که در یک نظرسنجی شرکت کرده‌اند، از سوی خانوادهٔ درجه‌یک خود مورد خشونت قرار گرفته‌اند. این سازمان از مخالفان جمع‌آوری اطلاعات مربوط به گرایش جنسی افراد و ثبت آن در کارت معافیت سربازی در ایران است و اعتقاد دارد این مسئله علاوه بر دسترسی به خصوصی‌ترین اطلاعات مربوط به گرایش و رفتارهای جنسی متقاضیان معافیت از سربازی، خطرات امنیتی نیز دارد.

متأسفانه علیرضا فاضلی منفرد اولین همجنس‌گرای قربانیِ خشونت خانوادگی نبوده و آخرین آن‌ها نیز نخواهد بود، آن هم در کشوری با قوانین مردسالارانه که بر پایهٔ سنت نوشته شده است، و خصوصاً همجنس‌گرای مرد را، که «مردبودن» را زیر سؤال می‌برد، برنمی‌تابد. جایی که حتی بخشی از قشر روشنفکر آن نیز همجنس‌گرایی را بیماری می‌پندارد و برای همین در برابر بریده‌شدن گلوی علیرضا فاضلی آن‌قدر واکنش نشان نمی‌دهد که در برابر بریده‌شدن سرِ رومینا اشرفی با داس به دست پدرش… چرا راه دور برویم، در همین غرب خودمان، سازمان بهداشت جهانی تازه در سال ۲۰۱۷ همجنس‌گرایی را از لیست بیماری‌ها خارج نموده و آن را به‌عنوان نوعی ناهمنوایی جنسیتی شناخته است. بیایید صادق باشیم، چند نفر از ما در همین کانادا، همین بریتیش کلمبیا، که وزیر ایمنی عمومی‌اش یک همجنس‌گراست، در صورت همجنس‌گرابودنِ فرزندمان، آن را ناهنجاری نمی‌پنداریم؟…

ارسال دیدگاه